درددلی با حمیدرضا جلایی‌پور به بهانه بازداشت فرزند برومندش محمدرضا

ساخت وبلاگ

 

جلایی پور

۱: در نخستین ساعات ۳۰ فروردین، در کانال تلگرام سحام‌نیوز با خبری مبنی بر بازداشت محمدرضا جلایی‌پور فعال سیاسی اصلاح‌طلب و فرزند حمیدرضا جلایی‌پور مواجه شدم. با توجه به خط‌مشی که در پایگاه خبری، تحلیلی خط سوم با شعار " جای صدا در بند نیست" در پیش گرفته‌ایم، به سرعت جستجویی در جهت پوشش اخبار مرتبط با بازداشت وی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی انجام دادم تا اخبار دقیق‌تری از دلایل بازداشت فرزند حمیدرضا جلایی پور پیدا کنم. نهایتا بهترین منبع برای دریافت اخبار موثق درباره دلایل بازداشت محمدرضا جلایی‌پور را کانال تلگرام پدرش، حمیدرضا جلایی‌پور یافتم .

من محمدرضا جلایی‌پور را تا به حال از نزدیک ندیده‌ام. حمیدرضا جلایی‌پور پدر محمدرضا را هم یکبار در سرای قلم دیده‌ام. اما هرگز نسبت به انتشار اخبار بازداشت فردی که به واسطه ابراز عقیده‌اش، اصلاح‌طلب و اصول‌گرا، در بند شده کوتاهی نکرده و نمی‌کنم.

 

۲: امروز، زمانی که کانال حمیدرضا جلایی‌پور را برای دریافت آخرین اخبار مرتبط با محمدرضا بررسی می‌کردم با موضوع مهمی مواجه شدم که لازم دانستم برای حمیدرضا جلایی‌پور و جلایی پورهایی که صدایی در جامعه دارند این دل‌نوشته‌ را به نگارش در آورم. درست یا غلط در جامعه امروز ما افرادی همچون علی مطهری، احمد منتظری، حمیدرضا جلایی‌پور و … شرایطی دارند که مسوولیت خطیر "صدای مظلوم شدن" را بر دوششان می‌نهد. بدون شک برخی از دوستان عنوان خواهند کرد که ای کاش این یادداشت را بعد از آزادی محمدرضا منتشر می‌کردی!! اما بنا به دلایل گوناگون، معتقد هستم که دقیقا امروز وقت انتشار این یادداشت است. از جمله آن دلایل، تکرار شرایط مشابه بازداشت محمدرضا در سال‌های گذشته و نوع برخورد پدرش در مواجهه با او و دیگر بازداشت شدگان همسان اوست.

 

۳: بخش‌هایی از درخواست حمیدرضا جلایی‌پور از رهبری در سال ۸۹ برای آزادی فرزندش

پدر محمدرضا جلایی‌پور گفت که فرزندش امروز بعد از گذشت پنج روز از بازداشت با مادر خود تماس گرفته است.

جلایی پور ضمن تاکید بر سه برادر شهید خود 

تصریح کرد:« من معتقد و پایبند به حل امور از مجاری قانونی و اداری هستم، اما در این یازده ماه همه راه‌های اداری و قضایی را رفته‌ام و با اینکه منع تعقیب فرزندم صادر شده، پنج نفر بدون اینکه مشخص شود از کجا هستند به آن وضعیت به خانه ما آمدند و به حریم خانواده من تجاوز کردند.»

این استاد دانشگاه تصریح کرد:« در این شرایط تنها امیدمان به رهبر انقلاب است و از ایشان درخواست می‌کنم که دستور رسیدگی به این وضعیت را بدهند.

متن کامل خبر:

http://www.emruznews.com/2010/06/post-1944.php

 

۴: بخش‌هایی از مطلب جلایی‌پور درباره بازداشت فرزندش در اردیبهشت ۹۷

جلایی‌پور در مطلبی با عنوان "چرا زندان انفرادی چند ناظری، از تک‌ناظری بهتر است" از نگرانی‌های خودش درباره عدم اطلاع قطعی از جای محمدرضا می‌گوید و در ادامه این یادداشتش به مکالمه تلفنی اشاره می‌کند که کارشناس(بازجو) محمدرضا تماس گرفته و گوشی را به فرزندش می‌دهد و جلایی‌پور در گام نخست جویای جا و مکان او می‌شود و نهایتا از پاسخ‌های محمدرضا به این نتیجه می‌رسد که او در اوین نیست و همچون سال ۸۰ که برخی از ملی‌مذهبی ها را در بازداشتگاه عشرت‌آباد نگه می داشتند، احتمالا محمدرضا نیز در بازداشتگاهی خارج از اوین حضور دارد.

و یا در یادداشت دیگری با عنوان "پاسخگویی غیر مستقیم" از اینکه به تصورش،  محمدرضا در بازداشتگاه ۲ الف سپاه در اوین نگهداری می‌شود، تلویحا ابرازی خرسندی می‌کند!!

 

۵: جناب آقای جلایی‌پور ضمن عرض ادب و احترام خدمت شما و آرزوی آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی علی‌الخصوص محمدرضا ی شما و همه محمدرضا ها، خدمت حضرتتان عارض هستم که امروز و در زمان بررسی مطالب کانال شما درباره فرزند برومند و مبارزتان در راه آزادی،  متوجه شدم که شما در گام نخست به واسطه اصلاح‌طلب بودن محمدرضا به نقد عملکرد بازداشت‌کنندگان او پرداخته‌اید. هرچند ردپای احساسات پدری در مطالبتان مشهود و غیرقابل انکار و کاملا هم طبیعی است، اما در مواجهه با این موضوع شما را اینگونه یافتم که در گام نخست از منظر یک اصلاح‌طلب از محمدرضایتان به دفاع پرداخته‌اید تا یک پدر. همین مطلب باعث شد تا سوالی در ذهنم پیش آید.

جناب جلایی‌پور اگر محمدرضا جلایی‌پور فرزند شما نبود، از خانواده شهدا نبود و تمام شاخص‌هایی را که امروز به واسطه فرزند حمیدرضا جلایی‌پور بودن دارد، نداشت، اما عملکردی همانند عملکرد محمدرضا (فارغ از نگاه سیاسیش) را داشت باز هم از او اینگونه دفاع می‌کردید؟

 

و آیا در میان دوستان و هم‌فکران شما که در اعتراض به بازداشت غیرقانونی فرزندتان از هر تریبونی استفاده می‌کنند، در مقابل حق یک محمدرضا جلایی‌پور ناشناس و گمنام هم  اجماع می‌شد؟

متاسفانه پاسخ منفی‌ست!!! 

 

پاسخ منفی سوال خود را در جستجویی که در مطالب پیشینی‌تان انجام دادم، یافتم.

 

پیش از آنکه نتیجه جستجوی مطالب پیشینتان را عنوان کنم، خدمتتان عارض هستم که شخصا تجربه‌ای همچون بازداشت امروز فرزندتان در سال ۹۵ و نوع برخورد شما و برخی از دوستان شما دارم که چون نمی‌خواهم خدای ناکرده تلقی شخصی از موضوع مدنظر پیش آید، از ذکر آن پرهیز کرده و تنها به نتیجه جستجوی موضع‌گیری های کلی شما در دفاع از حق مظلوم اکتفا می‌کنم.

 

برای دریافت پاسخم ابتدا نام اسامی را در کانالتان جستجو کردم که در سال‌های اخیر بازداشت شده‌اند. نام افرادی چون شیخ احمد منتظری، دکتر مهدی خزعلی، هنگامه شهیدی، نرگس محمدی و محمد مهدوی‌فر. این افراد چهره‌های شاخصی هستند که برخی از اعضا مراکز حاکمیتی همچون نمایندگان  مجلس شورای اسلامی هم در اعتراض به بازداشتشان سخن گفتند، اما شما نگفتید.

 

مجمع مدرسین و محققین حوزه‌ی علمیه قم و همچنین حضرت آیت‌الله العظمی بیات زنجانی در اعتراض به بازداشت شیخ احمد منتظری، نمایندگان فراکسیون امید به بازداشت نرگس محمدی، علی مطهری و محمود صادقی به بازداشت هنگامه شهیدی و مهدی خزعلی و بسیاری از جانبازان اصلاح‌طلب به بازداشت محمد مهدوی فر اعتراض و خواستار پیگیری این موارد شدند، اما جناب جلایی‌پور شما هیچ نگفتید و اگر هم گفته‌اید آنراعلنی نکردید.!!!!

۶: جناب آقای جلایی‌پور در این مملکت جوانان گمنام بسیاری وجود دارند که مشی و مرامشان، همان مشی و مرامی‌ست که شما مدعی آن هستید. البته با دو تفاوت عمده. نخست اینکه آنها به گفتمانی که شما مدعی آن هستید، دستکم در دو مقطع حساس، در سال‌های ۷۶ و ۸۸، عملا وفاداری خود را ثابت نموده‌اند و دومین تفاوت هم در نحوه هزینه دادن آنها در این راه است. این جوانان در مسیر مشترکی که همه‌‌ ما برای تجلی پیدا کردن این گفتمان پیموده‌ایم به مراتب هزینه‌ای سنگین‌تر از هزینه‌‌ی فرزند شما پرداخت کرده‌اند، اما چون فرزند جلایی‌پور و جلایی‌پورها نبوده‌اند نامی از آنها بر زبان نیامده است. اجازه دهید تا به همین بهانه نام دو تن از آنها را یادآوری کنم.

۱: سعید زینالی

سعید زینالی جوانی‌ بود که چون محمدرضای شما دل‌مشغولی ایرانش را داشت. تیر ۷۸ همان سپاهی که شما مدعی هستید فرزندتان را بازداشت کرده به اذعان خانواده‌اش، او را برای ۱۰ دقیقه صحبت به جلو درب منزل پدرش فراخوانده و متاسفانه پس از ۱۸ سال هنوز دقیقه نهم، ۱۰ نشده. جناب جلایی‌پور شیرینی لحظه‌ای که پس از ۵ روز جهنمی در سال ۸۹ با شنیدن صدای محمدرضا چشیده‌اید را خانواده زینالی ۱۸ سال است که انتظار می‌کشند. نکته قابل توجه برای این خانواده اینست که پس از مدتی بی‌خبری از فرزند و پیگیری علل آن، پدر خانواده را نیز از کار بیکار کرده‌اند.

۲: ستار بهشتی

ستار بهشتی کارگری وبلاگ نویس بود. درد او دردی بود که آفت و بوی تعفن آن  جامعه‌اش را نابود کرده است. درد "مصلحت‌اندیشی"!

او را نیز چون محمدرضا بردند و بعد از ۱۳ روز پیکر بی جانش را تحویل مادر پیرش دادند. مادر پیری که تمام زندگیش ستار بود. نکته قابل توجه اینکه دوستان شما از زندان موضوع ستار را برای اولین بار علنی کردند، اما شما باز هم‌ سکوت کردید.

باور بفرمایید که سعید و ستار نیز خانواده‌هایی نگران و چشم انتظار داشتند. اما چون صدای مظلومیت آنها همچون صدای پدر محمدرضا بلند نبود جامعه هم صدایی از مظلومیت  این دو جوان و خانواده‌های چشم به راهشان به نحو احسن نشنید. ای کاش پدر محمدرضا صدای آنها و صدای جوانانی که گمنام گمنام بودند نیز میشد.

جناب جلایی‌پور گاهی فکر می‌کنم شهدای کهریزک چقدر خوشبخت بودند که فرزند روح‌الامینی هم در میانشان بود. مقاومت پدر او باعث شد مرتضوی، کسی که همه تصور می‌کردند تا روزی که زنده است نامش به نام نظام گره خورده از عرش اعلا به فرش‌ ۲۴۱ اوین هدایت شود. اما اگر پدر شهید روح‌الامینی نبود بازهم با سعید مرتضوی ینگونه برخورد می‌شد. قطعا تصدیق می‌فرمایید که اینگونه نمیشد. کما اینکه در میان کشته‌شدگان ۸۸، تنها آن سه جان‌باخته کهریزک، از جانب حاکمیت شهید خوانده شدند.

جناب جلایی‌پور از خانواده شهدای جنبش سبز در این سال‌ها احوالی پرسیده‌اید؟ اگر اینگونه است چرا در کانالتان مطلبی در این باره در دسترس نیست؟ 

 

۷: جناب جلایی‌پور از اعماق وجودم آرزو می‌کنم قبل از انتشار این دل‌نوشته، محمدرضایتان را درمنزلش به آغوش گرفته باشید و خبر آزادی او قبل از نشر دلنوشته من باشد. امیدوارم حلاوت و شیرینی وصالی را که پس از لحظه‌های دردآور و جهنمی چشم‌انتظاری فرزند چشیده‌اید را هرگز فراموش نکنید تا زین پس صدای خانواده های چشم‌ دوخته به دری شوید که فرزندی برومند چون فرزند شما دارند، اما جایگاه شما را ندارند.

در پایان از صمیم قلب آرزوی می‌کنم که تمامی فرزندان ایران که به واسطه ابراز عقیده در بند شده‌اند هرچه زودتر

 

به آغوش خانواده خویش بازگردند. بدون شک محمدرضا جلایی‌پور هم از این قایده مستثنی نیست.

 

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم

هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

 

ارادتمند شما

مسعود مویدی

(مدیرمسوول پایگاه خبری، تحلیلی خط سوم)

۸ اردیبهشت ۹۷

 

 
[رهبری بی مسوولیت، هیچ است....
ما را در سایت [رهبری بی مسوولیت، هیچ است. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmmoayedia بازدید : 311 تاريخ : شنبه 20 مهر 1398 ساعت: 20:08