احمدی نژاد شطرنج بازی که زیر میز بازی نزد!

ساخت وبلاگ

 

سکوت معنادار تمامی  طیف های حاضر در انتخابات حکایت از عدم علاقه حاکمیت به حضور حداکثری در این دوره از انتخابات را داشت!

معمولا انتخابات حداقل از ۲ یا ۳ ماه قبل، داغ می شد.

اما در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، سکوتی بر بازار تبلیغات و فعالیت جناح های سیاسی حاکم بود، تا اولین روز ثبت نام کاندیداها، که به یک باره یکی از سرسخت ترین منتقدان حاکمیت در برابر دوربین رسانه ها قرار گرفت. (در زمان دیگری مفصل به این موضوع خواهیم پرداخت).

از اولین روز آغاز بکار دولت روحانی، ترکان مسوول رسیدگی به مسایل مالی دولت احمدی نژاد قرار گرفت! جهانگیری از هر تریبونی استفاده کرد و موضوع  گم شدن ۸۰۰ میلیارد دلار در دولت نهم و دهم، پرده بر داشت! (ادعا) البته گاها این عدد به ۷۰۰ نیز تقلیل می یافت تا اینکه یکی از مشاوران وزیر کشور دولت دهم رقم اصلی را ۵۴۰ میلیارد در ۸ سال  را تایید کرد!

روزی دیگر آقایان مدعی شدند که دو دکل نفتی گم شده است!

البته در این میان معاون اول احمدی نژاد هم به زندان افتاد که موضوع اختلاس وی هیچ ارتباطی به دولت احمدی نژاد نداشت. بقایی هم بعد از ۷ ماه بازداشت و ... در آخر تبرئه شد!

از آن طرف ادعای آقایان کماکان ادامه داشت، تا اینکه روزی یک خبر عین یک بمب صدا کرد. رییس بازرسی ریاست جمهوری محکوم شد و از بقایی و رسایی پوزش خواست.

داستان اشرفی اصفهانی هم در جای خود قابل تامل است که چرا و چگونه ابتدا آنگونه به جلو آمد و چرا در برابر رسایی و بقایی تنها ماند و محکوم شد.

 متاسفانه عدم ارایه تنها یک برگ سند از خلاف های بزرگترین دولت اختلاس(به زعم آقایان) باعث می شد که کنشگران سیاسی اصلاح طلب که در ۸۸ هم به شدت از احمدی نژاد ضربه خورده بودند به میدان آمده و همگی برای انتخابات ۹۶ لحظه شماری می کردند. دولت روحانی که فقط

 ادعامی کرد و هیچ حرکت افشاگرانه حقوقی همچون ارایه سند به دادگاه انجام نمی داد، مزید بر علت می شد تا اصلاح طلبان  مدعی شوند که در چهارچوب قانون هر کاری می کنند تا احمدی نژاد به کارزار انتخابات باز گردد.

در همین اثنا و در روزهایی که دوستان  اصلاح طلب از سفرهای انتخاباتی احمدی نژاد استقبال می کردند و  تمامی سعی خود در رقابت بدست آوردن اسناد از یک دیگر پیشی می گرفتند به ناگاه خبری مبنی بر منع احمدی نژاد از حضور احمدی نژاد به توصیه رهبری، همه را در یک بهت و حیرت فرو برد.با شناختی که از احمدی نژاد بود مهمترین سوال پیش رو در ذهن تمام کسانی که احمدی نژاد را می شناختند این بود که در ازا نیامدن ، چه پیشنهادی  به وی شده. به ناگاه رخوتی عجیب در حال و روز انتخابات حاکم شد. کارزار انتخابات که خود به تنهایی مطلوب بسیاری از کنشگران برای رساندن پیام خود به جامعه بودبه صورت ساکن در آمد، تا اینکه علی رغم وعده قبلی مبنی عدم حمایت احمدی نژاد از نزدیکان خود در انتخابات پیش رو، به ناگاه خبر اعلام نامزدی بقایی و حمایت تمام قد احمدی نژاد از وی، مجدد اصلاح طلبان  را خشنود نمود. هرچند احمدی نژاد نمی شد اما کاچی بعض هیچی بود! هر جا نشست اصل را بر حمایت از بقایی گذاشت، اما باز هم گفت که در انتخابات نمی آید. در همان روزها خبر حضور یکی از پرحاشیه ترین روحانیون در قوه قضائیه و آستان قدس، ذهن ها را کاملا از هم گسیخت. شایعه علاقه رهبری، به اینکه رییسی به عنوان کاندیدای رهبری آینده مطرح گردد، فعالان سیاسی را در یک دو راهی برای نیت خوانی رییسی و  آینده ایران قرار دهد انتشار فایل صوتی آیت الله فقید و جنایتکار خواندن رییسی و کارنامه ۳۷ سال گذشته وی در قوه قضائیه، همه را در پشت این علامت سوال نگه داشته بود که چرا و چطور کسی که بنا بر رهبری یک کشور اسلامی در جایگاه ولی فقیه را دارد، خود را در معرض رای مردم قرار دهد؟!

این انتخابات در نوع خود بی مثال است. از یکطرف سکوت و رخوت در عرصه انتخابات و از یک طرف سورپرایز پشت سورپرایز.

طبق وعده اولیه بقایی به همراه احمدی نژاد و رحیم مشایی در وزارت کشور حاضر شدند اما  در یک لحظه احمدی نژاد تصمیم به ثبت نام گرفت و زمانی که در جایگاه پرسش و پاسخ با اهالی رسانه قرار داشت، مدعی شد از توصیه رهبری سر باز نزده، زیرا که رهبری از وی خواسته  نیاید تا فضا دو قطبی نشود، اما چون امروز فضا را دو قطبی دیده، آمده و حضور وی باعث‌شده تا فضا سه قطبی شود، پس از توصیه رهبری، سرباز نزده و در ادمه هم مدعی شد که تنها و تنها برای حمایت از بقایی تصمیم به ثبت نام گرفته.

همان روز من با یکی از مشاوران وی جلسه داشتم.  تا می توانست از پاسخ به اینکه چطور امروز احمدی نژاد تصمیم به ثبت نام گرفت طفره می رفت، تا نهایتا گفت: مسعود جان در یک کلام اینگونه برایت می گویم  که ثبت نام دکتر احمدی نژاد و اعلام کاندیداتوری رییسی در یک راستاست!

حقیقتا از وی دلخور شدم که این چه  پاسخی بود.

 اما امروز اعتراف می کنم راست می گفت و همه را خیلی زیبا بازی داد.

اما امروز بر من  حجت تمام است که دقیقا این دوست درست می گفت.

به زعم من، شایعه نامزدی رییسی برای رهبری آینده، آنهم با چنین سابقه ای که اصلا و ابدا غیر قابل چشم پوشی است،  و ثبت نام احمدی نژاد در اخرین لحظه و دقیقا زمانی که انتظارش هم بود، دقیقا در یک راستا بود.

و یک پیام بیشتر نداشت و آن اینکه علی رغم ادعای حضرات اصلاح طلب مبنی شناخت کامل احمدی نژاد در ۸ سال دولتش، باز هم بازی را احمدی نژاد برد. جبران آن ۸ سال در کارزار انتخابات  و پرتاب تیر خلاص به وی، با یک تصمیم خیلی زیبا و حساب شده، بازی اصلاح طلبان را بهم زد.

در نهایت احمدی نژاد ثبت نام کرد و چون قبل از وی ریسی آمده بود مدعی شد از تمکین به توصیه رهبری سر باز نزده و همچنین فضا را خوب مدیریت کرد. ابزارش را هم داشت.

روزی هم که رد صلاحیت شد انتظار عدم تمکین  از وی وجود داشت که باز هم اشتباه بود و وی بی سر و صدا پذیرفت!

به احمدی نژاد توصیه شد نیا  تا فضا دو قطبی نشود، پرونده ها رو نشود، ۸۸ دیگری تکرار نشود.

احمدی نژاد آمد و در حقیقت به توصیه هم عمل نکرد تا اولین فردی شود که :

همچون دیگر کاندیدها در گذشته، وی از بیت کسب تکلیف نکند، بلکه بخواهندش و توصیه ای به وی کنند و در نهایت هم تمکین نکند. آب از آب هم تکان نخورد و در آخر هم به قانون عمل کند و وقتی  هم رد صلاحیت شد، سمعا و طاعتا بپذیرد تا در نهایت باز هم اصلاح طلبان تنها محکومین عدم قبول نتایج انتخابات و رد صلاحیت ها باشند !

مسعود مویدی

 

 
[رهبری بی مسوولیت، هیچ است....
ما را در سایت [رهبری بی مسوولیت، هیچ است. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmmoayedia بازدید : 301 تاريخ : شنبه 20 مهر 1398 ساعت: 20:08